Sexual schemas and psychological well-being in married women: Investigating the mediating role of sexual function
Subject Areas : GeneralReza Chalme 1 * , Fateme Abdollahi 2
1 -
2 - 2. دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، موسسه آموزش عالی فاطمیه شیراز
Keywords: sexual schemas, psychological well-being, sexual function, married women.,
Abstract :
The aim of this study was to investigate the mediating role of sexual function in the relationship between sexual schemas and psychological well-being in married women. The descriptive research method was a constraint type which was performed using structural equation modelling method. The statistical population included married women from Shiraz. Using the available sampling method, 150 people were selected. Assessment tools included women's sexual performance index questionnaires (Rosen et al., 2000), sexual schema (Anderson and Sirvanowski, 1994), and psychological well-being (Reef, 1995). The data collected were analyzed in two descriptive levels (using mean, standard deviation) and inferential (using correlation coefficient and structural equation modelling with amos-21 software). The results showed that passionate-romantic and explicit-comfortable schemas had a positive and significant relationship and shy-cautious schemas had a negative and significant relationship with psychological well-being in married women. Sexual function was also a positive and significant predictor of psychological well-being. In addition, the results indicated that sexual function was able to mediate between passionate and romantic schemas and psychological well-being. Based on the research findings, it can be concluded that sexual schemas both directly and through sexual function can affect the psychological well-being of married women.
1- اکبری، علی و دهکردی، مهناز. (1389). رابطه عملكرد جنسي زنان با سازگاري زناشويي، مجله علوم رفتاری، 4، 3، 199-206.
2- بابایی انسیه. (۱۳۹۷) پیش¬بینی تعارضات زناشویی زنان درگیر خشونت خانگی براساس طرحواره¬های جنسی، عملکرد جنسی و رضایت جنسی. روان پرستاری. ۶،۵،.۱۶-۲۴.
3- حاج نصیری حمیده، اصلان¬بیگی نفیسه، معافی فرنوش، مافی مریم، باجلان زهرا. (۱۳۹۷) بررسی ارتباط عملکرد جنسی با سلامت روان در زنان باردار. روان پرستاری، ۶ (۲) :۳۳-۴۰.
4- جوشن لو، محسن؛ رستمی، رضا و نصت¬آبادی، مسعود.(1385). بررسی ساختار عاملی مقیاس بهزیستی جامعه، فصلنامه روان¬شناسی تحولی: روان¬شناسان ایرانی، سال سوم، شماره 9، 35-51.
5- چالمه، رضا.(1390). نقش واسطه¬ای بخشایش در رابطه ویژگی¬های شخصیتی و بهزیستی روان¬شناختی نوجوانان، روش¬ها و مدل¬های روان¬شناختی، 2، 6، 1-16.
6- زارعی، جمیله؛ طرفداری، اعظم؛ پورحسین، رضا و حبیبی، مجتبی.(1396). رابطه طرحواره¬های جنسیتی با سلامت جنسی در زنان یائسه، رویش روان¬شناسی، 6، 3، 111-125.
7- مجتبايي مينا، صابري هايده، عليزاده عزيزه. (1393).كاركرد جنسي زنان: نقش طرحواره¬هاي جنسي و تصوير بدني. روان-شناسي سلامت، 3، 1، 52-60.
8- معتمدی، هانیه (1393). بررسی نقش واسطه¬گری طرحواره¬های جنسی در رابطه آگاهی جنسی با عملکرد جنسی زنان و مردان متأهل دانشگاه اصفهان. پایان¬نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.
9- موسوی، سمیه؛ مهدی¬زادگان، ایران و آقایی، اصغر.(1393). رابطه رضایت زناشویی و شکایات روان¬تنی با بهزیستی روان-شناختی دبیران زن دوره متوسطه شهرستان شهرکرد. دوره 7، شماره 23،145-160.
10- Andersen,B. & Cyranowski,J. M.(1994). "Women sexual –self schema".Journal of Personality and Social Psychology. 67(6).1079 -1100.
11- Andersen, B. & Cyranowski, J. M. (2009). "Women sexuality: behaviors, responses and individual difference". NIH public access, 63 (6): 891-906.
12- Bachmann, G, Stern, L, and Ramos, J.(2008). Female Sexual Function, This chapter of book: libr. women's med. (ISSN: 1756-2228).
13- Baxter, J. & Hewitt, B. (2011), Relationship transitions and subjective wellbeing: A longitudinal analysis, 10th Anniversary Research Conference. University of Melbourne.
14- Bucek, R.A., Puchner, S., Lammer, J. (2006). Mid- and long-term quality-of-life assessment in patients undergoing uterine fibroid embolization. AJR Am Journal Roentgenol, 186, 877-82.
15- Carpenter, K., Andersen, B., Fowler, J., & Maxwell, L. (2009). Sexual self schemaas a moderator of sexual and psychological outcomes for gynecological cancer survivors.Archives of Sexual Behavior, 38, 929-841.
16- Carrobles, J. A., Gámez Guadix, M., & Almendros, C. (2011). Sexual Functioning, Sexual Satisfaction, and Subjective and Psychological Well-being in Spanish Women. Anales De Psicología / Annals of Psychology, 27(1), 27-34.
17- Chow, H.P.H.(2007). Psychological well-being and scholastic achievement among university students in a Canadian Prairie City. Social Psychoogical Education, 10, 483- 493.
18- David, V., Megan, M., Ronald, W.W., Carolyn, E., Joann, S. (2007). Sex differences in the use of demand and withdraw behavior in marriage: Examining the Social structure hypothesis. Journal of counseling psychology, vol54(2), Apr2007, 165-177. Doi: 10-1037/0022-0167. 54. 2. 165.
19- Donaghue, N.(2009). Body satisfaction, sexual self-schemas and subjective well-being in women. Body Image.6(1):37-42.
20- Lindgren, K. P., Schact, R. L., Mullins, P. M. & Blayney J. A. (2011). "Cognitive representation of sexual self-differ as a function of gender and sexual debut". Arch Sex Beahav. 40:111-120.
21- Male DA., Fergus KD, Cullen K. Sexual identity after breast cancer. Current Opinion in Supportive and Palliative Care. 2016;10:66–74.
22- Mueller, K., Rehman, U.S., Fallis, E.E.(2016). An interpersonal investigation of sexual self-schemas. Archives of Sexual Behavior. 45(2):281-290.
23- Radlove, S. (2009). Sexual response and gender roles. In ER. Allgeier & McCormick (Eds). Changing boundaries, Gender roles & sexual behavior, 292.
24- Rosen R1, Brown C, Heiman J, Leiblum S, Meston C, Shabsigh R, Ferguson D, D'Agostino R Jr.(2000). The Female Sexual Function Index (FSFI): a multidimensional self-report instrument for the assessment of female sexual function. J Sex Marital Ther. 2000 Apr-Jun;26(2):191-208.
25- Reissing, Elke D., Lalibrete, Genevieve M., Davis, Hannah J. (2005). Young women’s sexual adjustment: The role of sexual self- schema, sexual self- efficacy, sexual aversion and body attitudes. The Canadian journal of human sexuality, 14 (3/4): 77-85.
26- Ryff, C. D., & Keyes, C.L. (1995), The structure of psychological well- being revisited, Journal of Personality and Social Psychology, 69(4), 719 – 727.
27- Sin, N. L., & Lyubomirsky, S. (2009), Enhancing well-being and alleviating depressive symptoms with positive psychology interventions: A practice-friendly meta-analysis, Journal of Clinical Psychology, 65(5), 467–487.
28- Vitale, S., Padula, F., Gulino, F.A.(2015). Management of uterine fibroids in pregnancy: recent trends. Curr Opin Obstet Gynecol,27,432-7.
29- Vitale, S., Rosa, V., Rossetti, D., and Lagana, A. (2017). Sexual function and psychological well-being after uterine artery embolization, Italian Journal of Gynaecology and Obstetrics, 29,2, 7-9.
30- World health organization (2014). Gender and reproductive rights, glossary, sexual health. Retrieved September 15, 2015, from www.who.int
Family and Sexual Health Researches Journal Vol. 1, No. 1, Winter 2020 Pages 75-84 |
مجله علمی خانواده و سلامت جنسی دوره اول، شماره 1، زمستان 1398 صفحات 84-75 |
طرحوارههای جنسی و بهزیستی روانشناختی در زنان متأهل: بررسی نقش واسطهای کارکرد جنسی
رضا چالمه1*، فاطمه عبدالهی2
1. دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه شیراز (نویسندهی مسئول)
2. دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، موسسه آموزش عالی فاطمیه شیراز
تاريخ دريافت: [24/1/98] تاريخ پذيرش: [23/9/98]
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش واسطهای کارکرد جنسی در رابطه بین طرحوارههای جنسی با بهزیستی روانشناختی در زنان متأهل انجام شد.
روش: روش پژوهش توصيفي، از نوع هبستگي بود که با استفاده از روش مدليابي معادلات ساختاري انجام شد. جامعة آماري شامل زنان متأهل شهر شیراز بودند. با استفاده از روش نمونهگيري در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب گردید. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامههای شاخص عملکرد جنسی زنان (روزن و همکاران،2000)، طرحواره جنسی (آندرسون و سیروانوسکی، 1994) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1995) بود. دادههای جمعآوری شده در دو سطح توصیفی (با استفاده از میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (با استفاده ضریب همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری با نرمافزار amos-21) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که طرحوارههای پرشور-عاشقانه و صریح-راحت رابطه مثبت و معنیدار و طرحواره خجالتی-محتاط رابطه منفی و معنیدار با بهزیستی روانشناختی در زنان متأهل داشتند. همچنین کارکرد جنسی نیز پیشبین مثبت و معنیدار بهزیستی روانشناختی بود. علاوهبر این نتایج بیانگر این بود که کارکرد جنسی توانست بین طرحواره پرشور-عاشقانه با بهزیستی روانشناختی نقش واسطهای ایفا کند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که طرحوارههای جنسی هم بهطور مستقیم و هم با واسطه عملکرد جنسی میتوانند بر بهزیستی روانشناختی زنان متأهل تاثیرگذار باشند.
واژگان کلیدی: طرحوارههای جنسی، بهزیستی روانشناختی، کارکرد جنسی، زنان متأهل.
مقدمه
زنان رکن اصلی خانواده را درجامعه تشکیل میدهند و سلامت جسم و روان آنها بر سلامت جسم و روان خانواده و تربیت فرزندان اثر مستقیم و مهمی دارد. سازمان بهداشت جهانی1، سلامت زنان را از شاخصهای رشد یافتگی کشورها معرفی کرده است (سازمان بهداشت جهانی، 2014). بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی (2014)، سلامت دارای ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی است و تغییر در هر یک از این ابعاد موجب تاثیر بر سایر جنبههای زندگی میشود. یکی از جنبههای مهم مفهوم سلامت، بهزیستی روانشناختی2 است. احساس بهزیستی بهعنوان احساسی مثبت و توأم با رضایتمندی عمومی اشاره دارد (چاو3، 2007). بر این اساس، سلامت روانی معادل کارکرد مثبت روانشناختی است. در این دیدگاه داشتن بیماری برای احساس سلامت کافی نیست، بلکه داشتن احساس رضایت از زندگی، کارآمدی، پیشرفت، تعامل کارآمد و مؤثر با جهان و رابطه مطلوب با اجتماع از ویژگیهای انسان سالم است (سین و لیوبومیرسکی4، 2009). الگوهای متعددی برای مفهومپردازی بهزیستی روانشناختی تدوین شده است که در این میان الگوی ریف و کیز5 (1995) بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. ريف و کیز (1995) بهزيستي روان شناختي را تلاش فرد براي تحقق تواناييهاي بالقوه واقعي خود ميدانند. اين مدل از طريق ادغام نظريههاي مختلف رشد فردي و عملكرد سازگارانه شكل گرفته و گسترش يافته است. بهزيستي روانشناختي در مدل ريف از شش مؤلفه پذيرش خود، خودمختاري، داشتن ارتباط مثبت با ديگران، هدفمندي، تسلط بر محيط، رشد شخصي و تشكيل شده است (باکستر و هویت6، 2011). وجود ازدواج کارآمد و رضایت بخش میتواند بهزیستی روانشناختی را افزایش و بهبود بخشد. در یک ازدواج سالم وجود رابطه جنسی مطلوب به نحوی که بتواند موجب تأمین رضایت طرفین شود، نقش بسیار بهسزایی در موفقیت و پایداری کانون خانواده دارد (موسوی، مهدیزادگان و آقایی، 1393). روابط جنسی شکلدهنده بخشی از ادراکات مهم زوجین از یکدیگر است که در تداوم ازدواج نقش بهسزایی دارد.
اختلال در فعالیت جنسی در زنان شایع است و در هر سن، فرهنگ و وضعیت اجتماعی و اقتصادی بروز میکند و بهطور گسترده بر کیفیت زندگی، اعتماد به نفس و خلق و خو و ارتباط با همسر اثرگذار است (ویتال، پادوالا و گایلنو7، 2015). مطالعات مختلفی در ارتباط با شیوع و نوع اختلالات جنسی زنان انجام گرفته است (بوکک، پاچنر و لامر8، 2006؛ مولر، رحمان و فالیس9، 2016).
عملکرد جنسی10 مناسب از عوامل مؤثر موفقیت در ازدواج میباشد. انگیزه و میل جنسی همانند سایر انگیزههای بنیادین آدمی بخش جداییناپذیر ماهیت زیستی روانی اجتماعی را تشکیل میدهد و کیفیت ارضای این انگیزه نقش بسیار مهمی در سلامت افراد و دستیابی به آرامش ایفا میکند (کاروبلس، گامزگادیکس و آلمندروز11، 2011). بنابراین عملکرد جنسی موثر میتواند بهزیستی روانشناختی را ارتقا دهد. ویتال و همکاران (2017) نشان دادند که بین عملکرد جنسی رضایتبخش و بهزیستی روانشناختی در زنان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. حاج نصیری، اصلان بیگی، معافی غفاری، مافی و باجلان (1397) نیز نشان دادند که عملکرد جنسی رضایتبخش با افزایش سلامت روانی زنان باردار در ارتباط است.
عوامل فیزیولوژیکی، روانشناختی و بین فردی در عملکرد بهینه جنسی و بالتبع آن سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی زنان نقش بهسزایی دارند. طرحوارههای جنسی12 یکی از عوامل روانشناختی است که میتواند در نگرشهای جنسی فرد مؤثر باشند (کارپنتر، آندرسون، فوولر و ماکسول13، 2009). براین اساس، طرحوارههای جنسی بهعنوان باورهای اساسی و هستهای ابعاد جنسی فرد تعریف شده است که از تجارب گذشته مشتق شدهاند و در تجربههای حال نمود پیدا میکنند و در پردازش اطلاعات جنسی افراد تاثیر میگذارند و رفتار جنسی را هدایت میکنند (میل، فرگاس و کالن14، 2016). طرحوارههای جنسی شامل دو بعد می باشند: 1)بعد مثبت شامل طرحوارههای پر شور عاشقانه و طرحواره سریع و راحت ،2) بعد منفی طرحواره خجالتی- محتاط (بابایی، 1397).
افراد با طرحوارههای مثبت، تمایل دارند که در نگرشهای جنسی راحت باشند و بهطور کلی از بازداریهای اجتماعی مانند خودآگاهی یا خجالت رها هستند. این افراد طیف گستردهتری از فعالیت جنسی را در طول زندگی جنسی خود گزارش میکنند. برای زنان دارای طرحواره جنسی مثبت روابط عاشقانه مرکزیت دارد (بابایی، 1397). زنان دارای طرحواره صریح- راحت، تمایلات و رفتارهای جنسیشان را مانند زنان دارای طرحواره پرشور-عاشقانه گزارش میکنند، اما این افراد تعهد ضعیفتر و پیوندهای کمتر پایایی دارند و ممکن است در روابط جنسی تعهد کمتری داشته باشند (بابایی، 1397).
بر عکس زنانی که طرحوارههای منفی از تمایلات جنسی دارند خودشان را از نظر عاطفی سرد و غیر عاشقانه میپندارند و اذعان دارند که در رفتار جنسی و روابط عاشقانه به شیوهای بازدارنده و محافظهکارانه عمل میکنند. نگرشها و ارزشهای منفی در این خصوص دارند و ممکن است خود را بهعنوان افراد خودآگاه خجالتی یا غیر مطمئن در انواع بافتهای جنسی و اجتماعی توصیف کنند (رادلاو15، 2009).
نتایج مطالعهای که لیندگرن، اسکات، مولینز و بلینی16 (۲۰۱۱) انجام دادند نشان داد زنانی که تجربه اولین آمیزش را پشت سر گذاشتهاند، طرحوارههای جنسی پرشور عاشقانه و صریح-راحت دارند و زنانی که هیچگاه آمیزش جنسی نداشتهاند، دارای طرحواره خجالتی - محتاط هستند. مجتبایی، صابری و علیزاده (1393) بیان داشتند که طرحوارهای جنسی با کارکرد جنسی زنان رابطه معنی داری دارند. همچنین ریسینگ و همکاران (2005) به این نتیجه رسیدند که طرحواره مثبت کمتر دارند و دیدگاههای منفی نسبت به رفتارهای جنسی دارند در شاخص عملکرد جنسی علائم درد را بیشتر گزارش میدهند. علاوهبر این معتمدی (1393)، دیوید و همکاران (2007) و اکبری و دهکردی (1389) نیز در پژوهشهای خود نشان دادند که طرحوارههای مثبت جنسی با عملکرد رضایتبخش جنسی در زنان رابطه معنی داری دارند.
در خصوص ارتباط بین طرحوارههای جنسی و بهزیستی روانشناختی پژوهشیها بسیار محدود بودهاند. در این راستا دوناگو17 (2009) با بررسی رضایت بدنی، طرحواره جنسی و بهزیستی روانی در زنان بالای 18 سال نشان داد که طرحوارههای جنسی مثبت بهطور معنیداری با رضایت بدنی و عناصر بهزیستی روانی در ارتباط هستند. اندرسون و اسیران سکی (2009) نیز بیان داشتهاند که دیدگاه زنان دارای طرحوارههای منفی، دیگران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و روابط جنسی آنها را بهطور بالقوه آسیبپذیر میکند. بنابراین دیدگاه جنسی ضعیف و منفی میتواند یک عامل حساس برای رشد کژکاریها و مشکلات جنسی باشد و در برابر فشارزاهای مربوط آسیبپذیرتر باشند.
بهزیستی روانشناختی مستلزم درک چالشهای وجودی زندگی میباشد. رویکرد بهزیستی روانشناختی رشد و تحول مشاهده شده در برابر چالشهای وجودی زندگی را بررسی میکند و به شدت بر توسعه انسانی تأکید دارد. لذا بدیهی است که شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن سهم بهسزایی در بهبود وضعیت روانی و اجتماعی زنان در جامعه دارد. علاوهبر این روابط جنسی و نگرشهای مرتبط با این روابط میتواند در سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی زنان مؤثر باشد. لذا در پژوهش حاضر عوامل جنسی پیشایندی بهزیستی روانشناختی در قالب مدلی علی مورد بررسی قرار گرفته است. منطبق با مدل مفهومی پژوهش (شکل شماره 1)، طرحوارههای جنسی زنان هم بهطور مستقیم و هم با واسطه کارکرد جنسی بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار است.
شکل 1- مدل مفهومی پژوهش
روش
طرح پژوهش حاضر توصيفي، از نوع همبستگی بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرهای پژوهش، با استفاده از روش مدليابي معادلات ساختاري بررسي شد. بر این اساس، طرحوارههای جنسی بهعنوان متغير برونزاد، کارکرد جنسی بهعنوان متغير واسطهاي و بهزیستی روانشناختی بهعنوان متغير درونزاد موردبررسی قرار گرفتند. مدل مفهومی پژوهش در شکل 1 آمده است. جامعة آماري پژوهش حاضر را همة زنان متأهل شهر شیراز شامل میشوند. بهمنظور انتخاب شرکتکنندگان، از روش نمونهگيري در دسترس استفاده شد. بهمنظور تعيين حجم نمونه، تعداد مسیرها بهعنوان ملاک در نظر گرفته شد و به ازاي هر مسیر، 15 نفر انتخاب شد. در نهایت تعداد 150 زن متاهل شرکتکنندگان پژوهش را تشکیل دادند. در اين پژوهش براي گردآوري اطلاعات از پرسشنامههای شاخص عملکرد جنسی زنان (روزن و همکاران،2000)، طرحواره جنسی (آندرسون و سیروانوسکی ، 1994) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1995) استفاده شد.
پرسشنامه شاخص عملکرد جنسی زنان18
این پرسشنامه که توسط روزن و همکاران (2000) ساخته شده است یک ابزار شش بعدي است که عملکرد جنسی زنان را توسط 19 سئوال در ابعاد تمایلات جنسی یا برانگيختگی جنسی، رطوبت مهبلی، ارگاسم، رضایت جنسی و درد مورد بررسی قرار میدهد. نمرات در نظر گرفته شده براي هر سؤال بعد ميل جنسی 1 تا 5 امتياز و براي ایجاد تحریک یا برانگيختگی جنسی، رطوبت مهبلی، ارگاسم، رضایت جنسی و درد صفر تا 5 امتياز میباشد. کسب نمره بيشتر، مبين کارکرد بهتر جنسی افراد است. در ایران محمدي نیک (1387) پایایی زیرمقياسهاي تمایلات جنسی، برانگيختگی جنسی، رطوبت مهبلی، ارگاسم، رضایت جنسی، درد و کل مقیاس با استفاده از ضریب آلفاي کرونباخ به ترتيب 70/0، 90/0، 90/0، 91/0، 76/0، 88/0 و 92/0 گزارش کردهاند.
مقیاس طرحواره جنسی
این پرسشنامه به وسیله آندرسون و سیروانوسکی (1994) تهیه شده است. این مقیاس دارای دو فرم جداگانه زنان و مردان است. فرم زنان شامل 50 صفت است که در یک مقیاس لیکرت 7 درجه ای از اصلاً تا خیلی زیاد نمرهگذاری میشود. از آنجا که افراد بهطور آزادانه در مورد مسایل جنسی خود صحبت نمیکنند، 24 صفت بهعنوان مادههای پرکننده در این آزمون بهکار رفتهاند تا ماهیت اصلی مورد ارزیابی از دید آزمودنی پنهان بماند. این آزمون دارای 26 ماده اصلی و 3 خرده مقیاس پرشور-عاشقانه، صریح-راحت و خجالتی-محتاط میباشد. گویههای پوشاننده در نمرهگذاری محاسبه نمیشوند. آندرسون و سیرانوسکی (1994) ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاسهای پرشور-عاشقانه، صریح-راحت، خجالتی-محتاط و کل مقیاس را به ترتیب 81/0، 77/0، 66/0 و 82/0 محاسبه کردند.
مقیاس بهزیستی روانشناختی
برای ارزیابی بهزیستی روانشناختی از مقیاس بهزیستی روانشناختی (فرم کوتاه) که توسط ریف (1995) ساخته شده است، استفاده شد. این مقیاس 18 گویه دارد و براساس یک درجهبندی 7 نمرهای از کاملا مخالف تا کاملاً موافق پاسخ داده میشود. ریف و کیزی (1995) مقدار آلفای کرونباخ برای کل مقیاس را 52/0 گزارش کرد. جوشن لو، رستمی و نصرتآبادی (1386) روایی، پایایی و ساختار عاملی این ابزار را برای جامعه ایرانی مورد سنجش قرار دادند. همچنین مقدار آلفای کرونباخ این مقیاس 60/0 محاسبه شد. چالمه (1390) نیز پایایی کل مقیاس را به روش آلفای کرونباخ 72/0 بهدست آورد.
ازجمله اصول اخلاقی که در اجرای پژوهش مدنظر قرار گرفت این بود که شرکت در پژوهش آزادانه و به اختیار آزمودنیها بود و هیچگونه اجباری از جانب محقق صورت نگرفت. علاوهبر این در خصوص محرمانه بودن اطلاعاتی که آزمودنیها تکمیل کرده بودند اطمینان کافی داده شد.
دادههای جمعآوری شده در دوسطح توصیفی (با استفاده از میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای spss-21 و amos-21 مورد تحلیل قرار گرفتند. سطح معنیداری برای تمام آزمونهای آماری مقدار05/0 p< بود. قبل از تحلیل مدل ساختاری نرمال بودن توزیع چندمتغیره دادهها تحت بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دادهها بهصورت چندمتغیره دارای توزیع نرمال است. برازندگی الگوی پیشنهادی براساس شاخص مجذور خی، شاخص برازندگی تطبیقی CFI، شاخص نیکویی برازش GFI، شاخص نیکویی برازش تعدیل شده AGFI و ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب RMSEA بررسی شد.
یافتهها
پیش از آزمون مدل پژوهش، میانگین، انحراف معیار و ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش محاسبه شد (جدول 1). روابط معنادار بین متغیرهای پژوهش امکان انجام تحلیل مدل را فراهم نمود.
جدول1. میانگین، انحراف معیار و ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش
متغيّرها | میانگین | انحراف معیار | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 |
1. طرحواره پرشور-عاشقانه | 5/44 | 17/10 | ـــ |
|
|
|
|
2. طرحواره صریح-راحت | 38/31 | 06/10 | **66/0 | ـــ |
|
|
|
3. طرحواره خجالتی-محتاط | 31/21 | 49/6 | **63/0- | **87/0- | ـــ |
|
|
4. عملکرد جنسی زنان | 58/76 | 73/22 | **37/0 | 11/0 | **19/0- | ـــ |
|
5. بهزیستی روانشناختی | 41/93 | 87/9 | **61/0 | **23/0 | **61/0- | **54/0 | ـــ |
01/0>p**
همانطور که در شکل 2 ملاحظه میشود، در مجموع مدل پژوهش حاضر 45 درصد از واریانس بهزیستی روانشناختی زنان متأهل را تبیین میکند. همچنین این مدل 10 درصد از واریانس کارکرد جنسی زنان را تبیین نموده است.
اثرات مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیرهای پژوهش در جدول 2 گزارش شده است. همانگونه که مشاهده میشود، یافتههای پژوهش نشان میدهد هر سه طرحواره پرشور و عاشقانه (0001/0=p، 35/0=β)، صریح و راحت (001/0=p، 19/0=β) و خجالتی و محتاط (0001/0=p، 30/0-=β) اثر مستقیم و معنیداری بر بهزیستی روانشناختی داشتند. از بین ابعاد طرحوارههای جنسی تنها طرحواره صریح و راحت (0001/0=p، 32/0=β) پیشبینی کننده مستقیم و معنیدار عملکرد جنسی در زنان بود و دو طرحواره پرشور و عاشقانه و خجالتی و محتاط پیشبینی کننده معنیدار عملکرد جنسی نبودند. عملکرد جنسی نیز بهزیستی روانشناختی زنان را بهطور مستقیم و معنیداری پیش بینی (0001/0=p، 37/0=β) میکرد. درنهایت نتایج آزمون بوت استرپ بیانگر این بود که عملکرد جنسی توانست نقش واسطهای بین طرحواره صریح و راحت و بهزیستی روانشناختی (03/0=p، 05/0-=β) زنان ایفا نماید.
32/0 |
18/0 |
19/0 |
30/0- |
37/0 |
جدول 2ضرایب استاندارد اثرات مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیرهای پژوهش
متغیر پیش بین | متغیر ملاک | اثر مستقیم | سطح معنی داری | اثر غیرمستقیم | اثر کل |
صریح و راحت | عملکرد جنسی زنان | 000/0 | ----- | 000/0 | 000/0 |
صریح و راحت | بهزیستی روانشناختی | 18/0 | 0001/0 | 000/0 | 18/0 |
خجالتی و محتاط | عملکرد جنسی زنان | 000/0 | ----- | 000/0 | 000/0 |
خجالتی و محتاط | بهزیستی روانشناختی | 30/0- | 0001/0 | 000/0 | 30/0- |
پرشور و عاشقانه | عملکرد جنسی زنان | 32/0 | 0001/0 | 000/0 | 32/0 |
پرشور و عاشقانه | بهزیستی روانشناختی | 19/0 | 001/0 | 12/0 | 31/0 |
عملکرد جنسی زنان | بهزیستی روانشناختی | 37/0 | 0001/0 | 000/0 | 37/0 |
جدول 3- اثر غیرمستقیم طرحواره جنسی بر بهزیستی روانشناختی با میانجیگری عملکرد جنسی
متغیرها | اثرات غیر مستقیم | ||||||
برونزاد | میانجی | درونزاد | β | خطا | حدپایین | حد بالا | P |
پرشور و عاشقانه | عملکرد جنسی | بهزیستی روانشناختی | 05/0 | 021/0 | 011/0 | 16/0 | 03/0 |
جدول 4-شاخصهای برازش مدل نهایی پژوهش
RMSEA | AGFI | GFI | IFI | CFI | /df2χ | شاخصها |
016/0 | 76/0 | 96/0 | 90/0 | 90/0 | 87/2 | مقادیر |
جدول 4 نشان میدهد که شاخصهای برازندگی برای مدل پیشنهادی پژوهش در دامنه قابل قبولی هستند و مدل نهایی از برازش مناسبی برخوردار است.
بحث و نتیجهگیری
همانگونه که بیان شد هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش میانجیگری عملکرد جنسی در رابطه طرحواره جنسی و بهزیستی روانشناختی در زنان متأهل بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات بیانگر این بود که طرحوارههای جنسی مثبت (طرحواره پرشور-عاشقانه و طرحواره صریح-راحت) با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنیدار و طرحواره جنسی منفی (طرحواره خجالتی-محتاط) با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی و معنی دار داشت. این نتایج با پژوهشهای گذشته همسو میباشد (دوناگو،2009؛ اندرسون و اسیران سکی، 2009 و زارعی، طرفداری، پورحسین و حبیبی، 1396). در خصوص این یافته توجه به ویژگیهای هر یک از طرحوارهها می تواند راهگشا باشد. زنان با طرحواره مثبت بیشتر بر روابط عاشقانه تمرکز دارند و تمایل آنها برای تجربه روابط جنسی بیشتر است. بنابراین زندگی زناشویی آنها از صمیمت و گرمی بیشتری برخوردار است. زنانی که از روابط عاشقانه و جنسی لذت بیشتری میبرند احساس مثبتتری نسبت به خود و روابطشان با شریک جنسیشان دارند. علاوهبراین این زنان در برقراری روابط جنسی احساس تسلط و خودمختاری بیشتری دارند؛ این ویژگیها میتوانند بر مؤلفههای بهزیستی روانشناختی شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط و رشد شخصی تأثیرگذار باشند. اما زنان با طرحواره منفی نسبت به مسایل و روابط جنسی دیدگاه منفی دارند و در مسایل جنسی و حتی اجتماعی خجالتی عمل میکنند، اعتماد به نفس کمتری دارند و به نظر دیگران در مورد خود بسیار توجه دارند (آندرسون و اسیران سکی، 2009). بنابراین دور از انتظار نیست که زنان با طرحواره خجالتی محتاط بهزیستی روانشناختی پایینتری داشته باشند.
همچنین کارکرد جنسی نیز با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنیدار داشت. این یافته نیز با یافتههای ویتال و همکاران (2017)، ویتال و همکاران (2015)، کاروبلس و همکاران (2011) و حاج نصیری و همکاران (1397) همسو بود. همانگونه که باچمان، استرن و راموس19 (2008) بیان داشتهاند عملکرد جنسی در زنان تحت تأثیر مؤلفههای جسمی، هورمونی و ذهنی میباشد. این محققان بیان میدارند که عملکرد جنسی رضایتبخش میتواند پیامدهای روانی اجتماعی برای زنان به دنبال داشته باشد. در تبیین این یافته نیز میتوان بیان داشت که عملکرد جنسی رضایتبخش و مطلوب از آنجایی که باعث افزایش رضایت فرد از خود و رابطهاش میشود میتواند بر بهزیستی روانشناختی تأثیرگذار باشد و باعث بهبود بهزیستی روانشناختی زنان شود.
از بین طرحوارههای جنسی، تنها طرحواره پرشور و عاشقانه با کارکرد جنسی رابطه معنیدار داشت و دو طرحواره دیگر با کارکرد جنسی رابطهای نداشتند. این یافته نیز با یافتههای لیندگرن و همکاران (2011)، دیوید و همکاران (2007)، ریسینگ و همکاران (2003)، معتمدی (1393) و اکبری و دهکردی (1389) همسو بود. در توجیه این یافته نیز باید گفت دیدگاههای جنسی مثبت از خود میتواند کارکرد جنسی رضایت بخشی به همراه داشته باشد و دیدگاههای جنسی منفی همراه با تعارض و ضعف میتواند پریشانی، مشکلات و اختلالات جنسی به دنبال داشته باشد. زنانی که خود را با صفات پرشور و عاشقانه توصیف میکنند، نگرش مثبتتری نسبت به مسایل جنسی دارند، قابلیت برانگیختگی، تهییج و رسیدن به ارگاسم را در درجات بالاتری تجربه میکنند و در از روابط جنسی لذت بیشتری میبرند. همچنین این زنان برای تجربه روابط عاشقانه و صمیمی تلاش بیشتری میکنند. اما همانطور که بیان شد بین طرحواره صریح و راحت و کارکرد جنسی رابطه معنیداری مشاهده نشد. در تبیین این یافته لازم است مسائل فرهنگی را مورد توجه قرار داد. اندرسون و سیرانوسکی (1994) بیان داشتند زنان دارای این طرحواره خود را بهعنوان یک زن جنسیگرا ارزیابی میکنند، در روابط جنسی متعددی وارد شده و احتمال شرکت در روابط جنسی غیرمتعهدانه برای این افراد وجود دارد. بنابراین صریح و باز بودن یک زن در روابط جنسی در فرهنگ ایرانی پذیرفته نیست و این موضوع در روند رشد این طرحواره تأثیرگذار است و میتواند باعث شود که زنان ایرانی در این طرحواره ضعیف باشند. در خصوص سرحواره خجالتی محتاط هم باید گفت که افرادی که در این طرحواره نمره بیشتری میگیرند داریا خزانه فکری و رفتاری منفیتر و ضعیفتری در مورد مسایل جنسی هستند. حال آنکه در جامعه ایرانی هرچند که زنان قبل از ازدواج روابط جنسی را تجربه نمیکنند اما پس از ازدواج دید منفی نسبت به رفتارهای جنسی ندارند.
درنهایت نتایج بیانگر این بود که کارکرد جنسی توانست بین طرحواره پرشور عاشقانه با بهزیستی روانشناختی نقش واسطهای ایفا کند. درخصوص نقش واسطهای کارکرد جنسی در رابطه بین طرحوارههای جنسی و بهزیستی روانشناختی تا کنون پژوهشی صورت نگرفته است و این پژوهش در این راستا پیشگام است. درخصوص این یافته نیز میتوان اینگونه بیان کرد که طرحواره پر شور عاشقانه باتوجه به اینکه در فرهنگ ما میتواند طرحواره مثبت غالب باشد با ایجاد احساس رضایت جنسی در زنان میتواند عملکرد جنسی آنها را بهبود بخشید و از این طریق بر بهزیستی روانشناختی زنان متأهل اثر مثبت داشته باشد. در خصوص این مطلب که چرا عملکرد جنسی بین طرحواره صریح و راحت با بهزیستی روانشناختی نقش واسطهای ایفا نکرد میتوان بیان داشت که ازجمله ویژگیهای طرحواره صریح و راحت داشتن روابط جنسی متعدد و نوعی بیتعهدی در رابطه است (رادلاو، 2009) که این ویژگی در بافت فرهنگی زنان ایرانی اتفاق نمیافتد. بنابراین چنین طرحوارهای نمیتواند با عملکرد جنسی در جامعه ایرانی رابطه داشته باشد. در مورد طرحواره خجالتی نیز باید گفت که این پژوهش در زنان متاهل صورت گرفته است و عمده زنان متأهل در روابط جنسی با همسرانشان احساس خجالت و ناراحتی ندارند و بنابراین این طرحواره نیز نمیتواند بر عملکرد جنسی تاثیرگذار باشد.
برمبنای پژوهش یافتههای پژوهش حاضر طرحوارههای جنسی و عملکرد جنسی میتوانند بر سلامت روانی زنان متأهل تاثیرگذار باشند. بنابراین پیشنهاد میگردد تا در خصوص آموزش مهارتهای جنسی به زنان متأهل بستهها و محتواهای آموزشی تهیه شود و در قالب کارگاههای آموزشی توسط مراکز مشاوره، خانههای بهداشت و مراکز بهزیستی این مهارتها ارائه گردد. همچنین به لحاظ نظری این پژوهش توانست بخشی دیگر از عوامل موثر بهزیستی روانشناختی زنان متأهل را تبیین کند و از این طریق بر گسترش دانش در این حوزه کمک نماید.
References
1- Akbari, Ali and Dehkordi, Mahnaz. (2010). The relationship between women's sexual performance and marital compatibility, Journal of Behavioral Sciences, 4, 3, 199-206. (in Persian).
2- Andersen, B. & Cyranowski, J. M. (2009). "Women sexuality: behaviors, responses and individual difference". NIH public access, 63 (6): 891-906.
3- Andersen,B. & Cyranowski,J. M.(1994). "Women sexual –self schema".Journal of Personality and Social Psychology. 67(6).1079 -1100.
4- Ansieh's grandfather. (2017) Predicting marital conflicts of women involved in domestic violence based on sexual schemas, sexual performance and sexual satisfaction. Psychiatric Nursing. 6.5, 16-24. (in Persian).
5- Bachmann, G, Stern, L, and Ramos, J.(2008). Female Sexual Function, This chapter of book: libr. women's med. (ISSN: 1756-2228).
6- Baxter, J. & Hewitt, B. (2011), Relationship transitions and subjective wellbeing: A longitudinal analysis, 10th Anniversary Research Conference. University of Melbourne.
7- Bucek, R.A., Puchner, S., Lammer, J. (2006). Mid- and long-term quality-of-life assessment in patients undergoing uterine fibroid embolization. AJR Am Journal Roentgenol, 186, 877-82.
8- Carpenter, K., Andersen, B., Fowler, J., & Maxwell, L. (2009). Sexual self schemaas a moderator of sexual and psychological outcomes for gynecological cancer survivors.Archives of Sexual Behavior, 38, 929-841.
9- Carrobles, J. A., Gámez Guadix, M., & Almendros, C. (2011). Sexual Functioning, Sexual Satisfaction, and Subjective and Psychological Well-being in Spanish Women. Anales De Psicología / Annals of Psychology, 27(1), 27-34.
10- Chalme, Reza. (2018). The mediating role of forgiveness in the relationship between personality traits and psychological well-being of adolescents, psychological methods and models, 2, 6, 1-16. (in Persian).
11- Chow, H.P.H.(2007). Psychological well-being and scholastic achievement among university students in a Canadian Prairie City. Social Psychoogical Education, 10, 483- 493.
12- David, V., Megan, M., Ronald, W.W., Carolyn, E., Joann, S. (2007). Sex differences in the use of demand and withdraw behavior in marriage: Examining the Social structure hypothesis. Journal of counseling psychology, vol54(2), Apr2007, 165-177. Doi: 10-1037/0022-0167. 54. 2. 165.
13- Donaghue, N.(2009). Body satisfaction, sexual self-schemas and subjective well-being in women. Body Image.6(1):37-42.
14- Haj Nasiri Hamida, Aslan-Beigi Nafiseh, Mafi Farnoosh, Mafi Maryam, Bajlan Zahra. (2017) Investigating the relationship between sexual performance and mental health in pregnant women. Psychiatric Nursing, 6 (2): 33-40. (in Persian).
15- Joshen Lu, Mohsen; Rostami, Reza and Nast-Abadi, Masoud. (2005). Investigating the factor structure of community well-being scale, Developmental Psychology Quarterly: Iranian Psychologists, third year, number 9, 35-51. (in Persian).
16- Lindgren, K. P., Schact, R. L., Mullins, P. M. & Blayney J. A. (2011). "Cognitive representation of sexual self-differ as a function of gender and sexual debut". Arch Sex Beahav. 40:111-120.
17- Male DA., Fergus KD, Cullen K. Sexual identity after breast cancer. Current Opinion in Supportive and Palliative Care. 2016;10:66–74.
18- Mojtabaei Mina, Saberi Haideh, Alizadeh Azizah. (2013). Women's sexual function: the role of sexual schemas and body image. Health Psychology, 3, 1, 52-60. (in Persian).
19- Motamedi, Haniyeh (2014). Investigating the mediating role of sexual schemas in the relationship between sexual awareness and sexual performance of married women and men of Isfahan University. Master's thesis, Isfahan University. (in Persian).
20- Mousavi, Samia; Mehdi-Zadegan, Iran and Aghaei, Asghar. (2013). The relationship between marital satisfaction and psychophysical complaints with the psychological well-being of secondary school female teachers in Shahrekord city. Volume 7, No. 23, 145-160. (in Persian).
21- Mueller, K., Rehman, U.S., Fallis, E.E.(2016). An interpersonal investigation of sexual self-schemas. Archives of Sexual Behavior. 45(2):281-290.
22- Radlove, S. (2009). Sexual response and gender roles. In ER. Allgeier & McCormick (Eds). Changing boundaries, Gender roles & sexual behavior, 292.
23- Reissing, Elke D., Lalibrete, Genevieve M., Davis, Hannah J. (2005). Young women’s sexual adjustment: The role of sexual self- schema, sexual self- efficacy, sexual aversion and body attitudes. The Canadian journal of human sexuality, 14 (3/4): 77-85.
24- Rosen R1, Brown C, Heiman J, Leiblum S, Meston C, Shabsigh R, Ferguson D, D'Agostino R Jr.(2000). The Female Sexual Function Index (FSFI): a multidimensional self-report instrument for the assessment of female sexual function. J Sex Marital Ther. 2000 Apr-Jun;26(2):191-208.
25- Ryff, C. D., & Keyes, C.L. (1995), The structure of psychological well- being revisited, Journal of Personality and Social Psychology, 69(4), 719 – 727.
26- Sin, N. L., & Lyubomirsky, S. (2009), Enhancing well-being and alleviating depressive symptoms with positive psychology interventions: A practice-friendly meta-analysis, Journal of Clinical Psychology, 65(5), 467–487.
27- Vitale, S., Padula, F., Gulino, F.A.(2015). Management of uterine fibroids in pregnancy: recent trends. Curr Opin Obstet Gynecol,27,432-7.
28- Vitale, S., Rosa, V., Rossetti, D., and Lagana, A. (2017). Sexual function and psychological well-being after uterine artery embolization, Italian Journal of Gynaecology and Obstetrics, 29,2, 7-9.
29- World health organization (2014). Gender and reproductive rights, glossary, sexual health. Retrieved September 15, 2015, from www.who.int.
30- Zarei, Jamila; Fanari, Azam; Pourhossein, Reza and Habibi, Mojtabi. (2016). The relationship between gender schemas and sexual health in postmenopausal women, Roish Psychology, 6, 3, 111-125. (in Persian).
Sexual schemas and psychological well-being in married women: Investigating the mediating role of sexual function
Reza Chalmeh1, Fatemeh Abdolahi2
1. PhD Student in Educational Psychology, Shiraz University (Corresponding Author)
reza_chalmeh@yahoo.com
2. Master student of General Psychology, Fatemieh Higher Education Institute, Shiraz
abdolahi.fatemeh@yahoo.com
Abstract
Introduction: The aim of this study was to investigate the mediating role of sexual function in the relationship between sexual schemas and psychological well-being in married women.
Method: The descriptive research method was a constraint type which was performed using structural equation modelling method. The statistical population included married women from Shiraz. Using the available sampling method, 150 people were selected. Assessment tools included women's sexual performance index questionnaires (Rosen et al., 2000), sexual schema (Anderson and Sirvanowski, 1994), and psychological well-being (Reef, 1995). The data collected were analyzed in two descriptive levels (using mean, standard deviation) and inferential (using correlation coefficient and structural equation modelling with amos-21 software).
Findings: The results showed that passionate-romantic and explicit-comfortable schemas had a positive and significant relationship and shy-cautious schemas had a negative and significant relationship with psychological well-being in married women. Sexual function was also a positive and significant predictor of psychological well-being. In addition, the results indicated that sexual function was able to mediate between passionate and romantic schemas and psychological well-being.
Conclusion: Based on the research findings, it can be concluded that sexual schemas both directly and through sexual function can affect the psychological well-being of married women.
Keywords: sexual schemas, psychological well-being, sexual function, married women.
[1] . World Health Organization
[2] .psychological well being
[3] . Chow
[4] . Sin & Lyubomirsky
[5] . Ryff & Keyes
[6] . Baxter & Hewitt
[7] . Vitale, Padula & Gulino
[8] . Bucek, Puchner & Lammer
[9] . Mueller, Rehman & Fallis
[10] . sexual function
[11] . Carrobles, Gámez Guadix & Almendros
[12] . sexual schemas
[13] . Carpenter, Andersen, Fowler & Maxwell
[14] . Male, Fergus & Cullen
[15] . Radlove
[16] . Lindgren, Schact, Mullins & Blayney
[18] . Female Sexual Function Index-FSFI
[19] . Bachmann, Stern and Ramos