Psychometric Adequacy of Persian Version of Women Sexual Schema
Subject Areas : GeneralJhale Refahi 1 , Nasir Dastan 2 * , maryam behnam 3
1 -
2 -
3 -
Keywords: psychometric, sexual schema, women, exploratory factor analysis,
Abstract :
The sexual schema is a part of self that is believed to be crucial for intrapersonal and interpersonal sexual relationships. This study aims to examine the validity of the Persian version of the women sexual schema questionnaire in Iranian society. The sample is consisting of 360 married women chosen by multi-stage cluster sampling from Shiraz. The extracted factors from this scale in this study were not the same as those found in the original form of the female sexual schema scale. The scale of women's sexual schema in Iranian society consisted of four factors, namely: open-minded-direct, passionate-romantic, attractive, and embarrassed-conservative. Also, the results of the women's scale validity were reported through the correlation coefficients of the subscales with the desired total score. Moreover, examines show that the Persian versions of women sexual schema's scales have acceptable reliability. The clinical psychologists and family counselors can use and benefit from this scale to identify the women's sexual schema for searching and treatment activities in clinical and counseling settings.
1. اکبری، سمیرا (1393). اثربخشی درمان راه حل محور به شیوه گروهی بر شادکامی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. پایاننامه دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی شهید چمران اهواز.
2. آنتونی، م ؛ ایرونسون، اشنایدرمن (2007). راهنمای علمی مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری. ترجمه سیدجواد آل احمد، سولماز جوکار، حمید طاهرنشاط دوست. انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان (1388).
3. بساکنژاد، س؛ رحیمی، زرگر، مجدی نسب (1392). تاثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر خستگی مزمن و سبکهای مقابله در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. فصلنامه علمی پژوهشی دانشکده پرستاری و مامائی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، دوره 10، شماره3، صفحه 172-165.
4. پیري کامرانی، مرضیه؛ دهقان ، فاطمه ؛ بشیري، حسن (1394). تأثیر آموزش مهارتهاي مدیریت استرس بر استرس ادراك شده و تاب آوري زنان مبتلا به بیماري مولتیپل اسکلروزیس، مجله سلامت و مراقبت، سال هفدهم، شماره چهارم
5. جواهری، نشاط دوست، ح؛ مولوی، ح (1388). اثربخشی مداخلات شناختی-رفتاری مدیریت استرس بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به صرع لوب گیجگاهی، مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک سال 13، 2: 43-22
6. حاجیلو، مریم؛ احدی، حسن؛ صیرفی، محمدرضا؛ شاهبیگی، سعید؛ رفیعیپور، امین (1397). اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدل شناختی رفتاری برکیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام.اس، مجله علوم روانشناختی، دورۀ هفدهم، شمارۀ 72، ص 893-897
7. زمانی، سیده نرجس؛ رحمتی، عباس؛ فضیلتپور، مسعود (1392). تأثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود. مجله روانشناسی بالینی، دوره5 ، شماره 4 (20)، صص 53-43
8. سجادي نژاد، مرضیه سادات، عسگري، کریم؛ مولوي، حسین؛ ادیبی، پیمان (1394). مقایسه اثر بخشی مدیریت استرس شناختی-رفتاري، آموزش خوش،بینی و درمان طبی بر علائم جسمی، استرس ادراك شده، ادراك بیماري و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو، مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراك، سال 18، شماره10 پیاپی (103)، ص 54-40
9. سلطانی، محمود؛ حجازی، سید محمود؛ نوریان، عباس؛ زنده دل، احمد و اشکانی فر، مرضیه (1388). تاثير يك دوره فعاليت هوازي در آب، بر مقياس ناتواني جسماني بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس، مجلهي علوم پزشكي دانشگاه آزاد اسلامي مشهد، سال پنجم، شماره 1، پياپي17، صص 20-15
10. شاه کرمی، م؛ زهراکار، مرادی زاده، داورنیا، شاکرمی (1394). اثربخشی مدیریت استرس به روش شناختی-رفتاری مبتنی بر گروه در بهبود کيفيت زندگی زنان جوانی که تحت درمان با متادون قرار دارند. مجله تحقیقات سلامت در جامعه دانشگاه علوم پزشکی مازندران، دوره 1، شماره 2، صفحات 21-12.
11. کولایی، عاطفه؛ بستان، نبی (۱۳۹۵). رابطه شیوههای مقابله با استرس و شادکامی با کیفیت زندگی در بین بیماران مبتلا به ام.اس در شهر کرمانشاه، نخستین همایش جامع بینالمللی روانشناسی، علوم تربیتی و علوم اجتماعی، تهران، مرکز همایشهای کوشا گستر با همکاری دانشگاههای کشور
12. ولیزاده، ر؛ سهرابنژاد، مهربان، بوکانی (1393). اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر افسردگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، دوره 23، شماره 5.
13. هاشمی، فاطمه؛ علیپور، احمد؛ فیلی، علیرضا (1392). اثربخشی درمان مدیریت استرس (شناختیـ رفتاري) بر شادکامی زنان نابارور، ارمغان دانش، مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، دوره 18، شماره 9 (شماره پی در پی 81(.
14. Albuquerque, C., Geraldo, A., Martins, R., & Ribeiro, O. (2015). Quality of life of people with multiple sclerosis: Clinical and psychosocial determinants. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 171, 359-365.
15. Aleyasin H, Sarai A, Alaedini F, Ansarian E, Lotfi J, (2002). Multiple Sclerosis: A Study of 318 Iranian Cases, Arch Iran Med; 5(1): 24-7
16. Benito-León, J. (2011). Multiple Sclerosis: Is Prevalence Rising and if So Why? Neuroepidemiology, 37(3-4): 236–237.
17. Denison, E., Nilsagård, Y., Lundholm, C.(2010). Predicting accidental falls in people with multiple sclerosis—A Longitudinal Study, Clinical Rehabilitation 23(3):259-69.
18. García, C., & Coelho, M. H. (2009). Neurologia clínica: princípios fundamentais. Lidel.
19. Kenner M, Menon U, Elliott DG, (2007). Multiple sclerosis as a painful disease, Int Rev Neurobiol ,79: 303-21
20. Khodabakhshi Koolaee A, Falsafinejad M R, Akbari M E. (2015). The Effect of Stress Management Model in Quality of Life in Breast Cancer Women, Int J Cancer Manag.; 8(4):e3435. doi: 10.17795/ijcp-3435
21. Malcomson KS1, Dunwoody L, Lowe-Strong AS. (2007). Psychosocial interventions in people with multiple sclerosis: a review, .J Neurol.;254(1):1-13.
22. Neustein, J., Rymaszewska, J. (2017). Psychological consequences of multiple sclerosis and assistance possibilities, Physiotherapy Quarterly (formerly Fizjoterapia), 25 (1), 8–12
23. Pagnini, F., Bosma,C.M., Phillips, D., and Langer, E.(2014). Symptom changes in multiple sclerosis following psychological interventions: a systematic review, BMC Neurology journal. 14: 222.
24. Sahraian MA, Khorramnia S, Ebrahim MM, Moinfar Z, Lotfi J, Pakdaman H. (2010). Multiple sclerosis in Iran: a demografic study of 8,000 patients and changes over time, Eur Neurol; 64(6): 331-6.
مجله علمی خانواده و سلامت جنسی دوره اول، شماره 1، زمستان 1398 صفحات 19-7 |
Family and Sexual Health Researches Journal Vol. 1, No. 1, Winter 2020 Pages 7-19 |
کفایت روانسنجی نسخه فارسی مقیاس طرحواره جنسی زنان
ژاله رفاهی1، نصیر داستان*2، مریم بهنام3
1- گروه مشاوره. واحد مرودشت. دانشگاه آزاد اسلامی. مرودشت، ایران
zhalehrefahi210@gmail.com
2- عضو هیات علمی گروه روانشناسی موسسه آموزش عالی فاطمیهB شیراز. (نویسنده مسئول)
Nasir.dasatan88@gmail.com
3- کارشناس ارشد مشاوره خانواده
Maryam.behnam@yahoo.com
تاريخ دريافت: [24/1/98] تاريخ پذيرش: [23/9/98]
چکیده
مقدمه: طرحواره جنسی بخشی از مفهوم خود است که به نظر میرسد برای روابط جنسی درون فردی و بین فردی بسیار مهم است. اين پژوهش با هدف بررسی کفایت روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه طرحواره جنسی زنان در جامعه ايراني انجام شد.
روش: با استفاده شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای 360 زن متاهل از شهر شیراز انتخاب شدند. عوامل استخراج شده از این مقیاس در این بررسی در مقایسه با عوامل موجود در فرم اصلی مقیاس طرحواره جنسی زنان یکسان نبود. مقیاس طرحواره جنسی زنان درجامعه ایرانی شامل چهار عامل به ترتيب گشوده فكر–صريح، پرشور–عاشقانه، جذاب، و خجالتی–محتاط ناميده شدند.
یافتهها نتیجه بررسی روایی مقیاس زنان از طریق ضرایب همبستگی خرده مقیاسها با نمره کل مطلوب گزارش گردید. همچنین بررسیها نشان میدهد که نسخه فارسی مقیاسهای طرحواره جنسی زنان از پایایی قابل قبولی برخوردار است.
نتیجهگیری: روانشناسان بالینی و مشاوران خانواده، میتوانند از این مقیاس براي شناسایی طرحوارههای جنسی زنان در فعالیتهاي پژوهشی و درمانی در محیطهاي بالینی و مراکز مشاوره بهره گیرند.
کلیدواژهها: روانسنجی، طرحواره جنسی، زنان، تحلیل عامل اکتشافی
مقدمه
دیدگاه سنتی روانشناسان این بود که مردانگی و زنانگی در دو سوی مخالف یک طیف خاص قرار دارند. یعنی این که یک پیوستار یکبعدی دوقطبی، تغییرات مردانگی و زنانگی را توصیف میکند. این دیدگاه براساس کلیشههای مسلط رایج فرهنگی شکل گرفته است که الگوهای رفتاری زنانه و مردانه را از پیش تعیین شده میداند (برگن1، 2009). مهمترین مفهومی که الگوهای رفتاری مردانه و زنانه را تبیین میکند، هویت جنسی است. نقش جنسیتی اصلیترین و تعیینکنندهترین عنصر هویت جنسی است (وودهیل2 و ساموئلز3، 2004). هویت جنسی بخش قابل ملاحظهای از هویت هر انسان را تشکیل میدهد و در بردارنده تصویر جنسی است که هر فرد بهعنوان یک مرد یا زن از خود دارد. فرد میآموزد از آن حیث که مرد یا زن آفریده شده است باید به شیوهای خاص از لحاظ جنسی بیندیشد، رفتار کند و احساس نماید (یوربرگ4، 2001؛ کرافورد5 و اونگر6، 2004). هسته و مرکز هویت جنسی هر فرد، طرحواره جنسیتی وی است. (بم7، 1981) نظریه طرحواره جنسی8 را تدوین کرده است. طرحواره، مفهومی در روانشناسی شناختی است که به بررسی این نکته میپردازد که افراد چگونه میاندیشند، چگونه ادراک و پردازش میکنند و چگونه اطلاعات را به یاد میآورند . طرحواره جنسی مجموعهای از تداعیهای مرتبط با جنسیت است که پردازش اطلاعات را بر اساس جنسیت نشان میدهد. به عقیده بم، افراد تاحدی طرحوارههای جنسیتی مختلف دارند و این تغییر محتوی شاید نتیجه انواع اطلاعاتی است که فرد در خانواده و فرهنگ و جامعه در رابطه با جنسیت در سراسر دوران زندگی خود با آن مواجه شده است (به نقل از بارنر9، 2003). اندرسن10 و سیرانووسکی11، )1994) طرحواره جنسی را بهعنوان تعمیم شناختی ابعاد جنسی فرد تعریف کردهاند. طرحوارههای جنسی باورهایی هستند که میزان برخورداری فرد از ویژگیهای مرتبط با «یک زن جنسی» را در فرهنگ غرب نشان میدهد (اندرسون و سیرانووسکی، 1994). آنها اظهار کردهاند که این طرحوارهها از تجارب قبلی فردی نشأت گرفته و طیف وسیعی از ابعاد جنسی ازجمله؛ گرایشهای جنسی، رفتارهای جنسی و بازنمایی شناختی هویت جنسی فرد را در بر میگیرند. طرحواره نقش جنسیتی در دختران از سنین پایین شکل میگیرد و زنان بهطور نافعال برای سرنوشت جنسیتی خود برنامهریزی میشوند (خمسهای، 1384). از آنجایی که تصور فرد از خودش بر نحوهی رفتار وی تأثیر میگذارد، گمان میرود که طرحوارههای جنسی بر فرایند پردازش اطلاعات جنسی و همچنین هدایت رفتار جنسی تأثیر بگذارند. این نکته بسیار حائز اهمیت است که هیچ کدام از زیرمقیاسهای آندرسون و سیرانووسکی بهطور مستقیم به رفتار، نگرش، و یا تجربه جنسی اشاره نمیکند؛ بلکه به کیفیتهای فردی اشاره دارد که ممکن است زنان را قادر سازد تا برخی رفتارها و روابط خاص را تجربه کنند (دوناگو12، 2009). گرچه مقیاس طرحواره جنسی بهطور مستقیم، نگرشها و رفتار جنسی را اندازهگیری نمیکند، اما نشان داده شده است که با تجارب جنسی، درگیری رومانتیک، دلبستگی عاطفی، تعداد شرکاء جنسی، لذت از مواجهه جنسی، و تجربه فعالیتهای جنسی مختلف در ارتباط است (اندرسون و سیرانووسکی، 1994، 1995، 1998؛ کش13 و هماران، 2004). این طرحوارهها مرتبط با باورهایی در زنان است که میتوانند از روابط خصوصی خود لذت ببرند (دوناگو، 2009؛ خمسهای، 1385). (اسمیت14 و همکاران، 2010) در تحقیق خود به این نتیجه دست یافتند که طرحوارههای جنسی، روابط رومنتیک نوجوانان را تحت تاثیر قرار میدهد. تجارب نشان داده است که دانش و آگاهی نسبت به مسایل جنسی زندگی را تغییر میدهد و اغلب آن را بهتر میکند (وستیمر15 2005، به نقل از یوسفی، 1384). دوناگو، )2009) دریافت که طرحوارههای جنسی میتوانند پیشبینی کننده رضایت از زندگی و تجربه هیجانات مثبت و یا منفی در زندگی فرد شوند؛ بنابراین عواطف مثبت و یا منفی زنان میتواند تاحدودی تحت تاثیر طرحوارههای جنسی آنها باشد. همچنین بلین16 و همکاران، )2011) به این نتیجه رسیدند که طرحوارههای جنسی مثبت (جذاب-رمانتیک؛ و صریح- راحت) با نگرش، شادکامی، و عاطفه مثبت ارتباط دارد، اما طرحواره منفی (خجالتی-محتاط) با عواطف و نگرشهای منفی در ارتباط است.
در طول چند دهه گذشته روان شناسان سعی کردهاند پرسشنامههایی بسازند تا بتوانند طرحوارههای جنسی زنان و مردان را مورد برسی قرار دهند. اندرسن و سیرانووسکی (1994) مفهوم طرح جنسی را بهعنوان دیدگاه فردی شخص ارائه میدهند و آنرا مختص تمایلات جنسی میدانند. مقیاس طرحواره جنسی زنان توسط اندرسن و سیرانووسکی (1994) ساخته شده است. پایایی و روایی مقیاس مذکور نیز توسط سازندگان به دست آمده است و دارای 26 ماده اصلی و سه زیر مقیاس پرشور- عاشقانه17، گشوده فکر-صریح18 و خجالتی- محتاط19 است. زیرمقیاس پرشور- عاشقانه به میزان تجربه هیجانات مثبت در روابط جنسی و رمانتیک اشاره دارد؛ زیرمقیاس گشوده فکر-صریح به راحتی و گشودگی فرد جهت مواجهه با تجارب جدید اشاره دارد؛ زیرمقیاس خجالتی- محتاط منعکس کننده احساسات منفی درباره روابط جنسی و فقدان اعتماد به نفس در مواجهه با تجارب جدید است (اندرسون و سیرانووسکی، 1994). مطالعات قبلی که توسط اندرسون و سیرانووسکی و سپس هیل20 (2007) انجام شده است، دو روش مشخص را برای بررسی و فهم طرحوارههای جنسی مطرح کرده است. در مدل اول دو نوع طرحواره مثبت و منفی به صورت مجزا در نظر گرفته شده است و درمدل هیل طرحوارهها بصورت طیف بالا و پایین مشخص شدهاند. در سالهای گذشته ابزار اندرسون و سیرانووسکی در جوامع مختلف هنجاریابی و مورد استفاده قرار گرفته است. مقیاس طرحوارههای جنسی در زنان لهستانی اعتباریابی شده و در مقایسه با جامعه امریکایی در چهار عامل ندی شده است (نوسیلسکی21،2018). همچنین این مقیاس در زنان استرالیایی در پنج عامل توصیف شده است( وایلی22، کارلسون23 و روزنبرگر24 و همکاران، 2015). باتوجه به این که این مقیاس طرحوارههای جنسی یک زن غربی را نشان میدهد (اندرسون و سیرانووسکی، 1994) و باتوجه به در دسترس نبودن مقياس رفتاري مناسب براي طرحوارههای جنسی زنان در ایران، ضرورت بررسی پایایی و روایی این مقیاس جهت تناسب با فرهنگ جامعه ما احساس میشود. با تهيه ابزاري داراي روايي و پايايي مناسب براي ارزيابي طرحوارههای جنسی زنان در كشور، زمينه براي انجام پژوهشهاي مفصلتر آماده میشود. لذا پژوهش حاضر به بررسی ساختار عاملی، روایی، و پایایی نسخه فارسی مقیاس طرحواره جنسی زنان ساخته شده توسط اندرسن و سیرانووسکی (1994) میپردازد. سوالات این پژوهش عبارتند از: 1- آیا مقیاس طرحواره جنسی زنان از روایی مطلوب در جامعه ایرانی برخوردار است؟ آیا مقیاس طرحواره جنسی زنان از پایایی مطلوب در جامعه ایرانی برخوردار است؟
روش
این بررسی از نوع همبستگی 25و تحلیل ماتریس واریانس-کوواریان 26از نوع تحلیل عاملی 27با روش تحلیل مؤلفههاي اصلی 28است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کليه زنان متاهل شهر شیراز در سال 1398 میباشد. نمونه آماري متشکل از 360 زن متأهل بود که به شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردید. شیوه انتخاب نمونه به این صورت بود که از بین نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز، نواحی یک و دو به صورت تصادفی انتخاب شدند و از این دو ناحیه تعداد 15 مدرسه ابتدایی به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و از مدارس ابتدایی انتخاب شده مادران دانش آموزان پس از یک مصاحبه کوتاه که در جهت رعایت ملاحظات اخلاقی از قبیل رازداری وکسب رضایت شرکت کننده بود، به مادههای مقیاس طرحواره جنسی زنان29 پاسخ دادند. مقیاس طرحواره جنسی زنان (اندرسن و سیرانووسکی، 1994) از 50 گویه تشکیل شده است. آزمودنی باید در یک مقیاس لیکرت 7 درجهای (از اصلاً =0 تا خیلی زیاد = 6) مشخص سازد که هر یک از این صفات تا چه حد وی را توصیف میکند و در شخصیت او نمود دارد. از آنجایی که افراد به طور آزادانه در مورد مسائل جنسی خود صحبت نمیکنند، 24 صفت بهعنوان، مادههایی پرکننده در این آزمون بهکار رفتهاند تا ماهیت ویژگی اصلی مورد ارزیابی از دید آزمودنیها پنهان بماند. این آزمون دارای 26 ماده اصلی و سه زیر مقیاس پرشور-عاشقانه30، گشوده فکر-صریح31 و خجالتی-محتاط32 است. شیوه نمرهگذاری طرحواره جنسی زنان به این صورت است که 26 عبارت مقیاس طرحواره جنسی زنان با حروف ضخیم33 مشخص شده است. 24 عبارت دیگر، عبارات پرکننده هستند که بهمنظور پنهان کردن ماهیت واقعی ویژگی مورد ارزیابی، از آنها استفاده شده است. عبارات مربوط به زیر مقیاس جذاب- عاشقانه شامل 5،11،20،35،37،39،44،45،48،50، زیرمقیاس گشوده فکر- صریح شامل 2،6،9،13،16،18،24،25،32 و زیرمقیاس خجالتی- محتاط شامل 3،8،22،28،31،38،41 بود. همچنین تنها عبارت معکوس مورد شماره 45 بود.
ضریب آلفای کرونباخ نیز توسط اندرسن و سیرانووسکی (1994) به دست آمده که زیرمقیاس پرشور- عاشقانه = 81/0، گشوده فکر-صریح = 77/0، خجالتی-محتاط = 66/0 و ضریب آلفای کل مقیاس = 82/0 گزارش شده است. پایایی بازآزمایی کل مقیاس نیز در فاصله زمانی 9 هفته 88/0 بوده است. بنابراین مقیاس طرح واره جنسی زنان از پایایی مطلوبی برخوردار است. نتایج پژوهش تحلیل محتوای مقیاس توسط سازندگان مقیاس نشان داده است که این آزمون سازه طرحواره جنسی زنان (دیدگاه شناختی درباره خود جنسی) که از 3 عامل: پرشور-عاشقانه، گشوده فکر-صریح، خجالتی-محتاط را مورد ارزیابی قرار میدهد، به روایی سازه این مقیاس پی برده میشود. باتوجه به همبستگی معنادار بین نمرات مقیاس طرحواره جنسی زنان با مقیاسهای ارزیابی نگرش و رفتارهای جنسی، روایی همگرای این آزمون اثبات شده است. روايي ابزار پژوهش در ایران توسط محقق، پس از تكميل پرسشنامهها و جمعآوري آنها و استخراج دادهها با استفاده از روش تحليل گويهها و محاسبه ضرايب همبستگي بين نمره كل هر بعد با نمرات همان بعد روايي عبارات تعيينگرديده است. همچنين از روش تحليل عوامل نيز بهمنظور تعيين روايي ساختار عاملی استفاده گرديده و پايايي مقیاس زنان نیز از طريق محاسبه آلفايكرنباخ بهدست آمد که نتایج به طور کامل در بخش یافتهها ذکر شده است. براي تجزيه و تحليل اطلاعات جمعآوريشده، روشهاي آمار توصيفي ميانگين، انحراف معيار و در آمار استنباطي از تحلیل عاملی و شاخص KMO و آزمون کرویت بارتلت و ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از نرم افزارهاي SPSS 20 و LISREL 8.80 انجام شده است.
یافتهها
جدول 1 ميانگين، انحراف استاندارد، حداقل و حداكثر نمره براي متغيرهاي سن، و تعداد فرزندان در زنان را نشان ميدهد.
جدول 1: میانگین، انحراف استاندارد، حداقل، و حداکثر نمره برای متغیرهای سن و تعداد فرزندان
متغير | X | SD | Min | Max |
---|---|---|---|---|
سن | 51/31 | 06/9 | 17 | 56 |
تعداد فرزندان | 04/1 | 91/0 | 0 | 4 |
مطابق با نتايج موجود در جدول، ميانگين سني زنان مورد مطالعه، 52/31 سال بوده است. همچنين ميانگين تعداد فرزندان، 04/1 بوده است. حداقل سن پاسخگويان زن، 17 و حداكثر سن، 56 سال است.
به منظور بررسي روايي و پايايي مقياسهاي طرحواره جنسي زنان از روشهاي مختلفي استفاده گرديد. براي بررسي روايي مقياسها، ابتدا ساختار عاملي آنها با استفاده از تحليل عاملي اكتشافي بررسي گرديد. سپس الگوي حاصل از تحليل عاملي اكتشافي، با استفاده از تحليل عاملي تأييدي بررسي و ميزان برازش الگو، با الگوي موجود در نسخه اصلي مقياس، مقايسه گرديد. در ادامه به منظور بررسي روايي افتراقي (همگرا و واگرا)، همبستگي نمرات پاسخگويان در مقياس طرحواره جنسي با نمرات مقياس طرحواره نقش جنسي بم (1974) محاسبه گرديد. علاوه براين رابطه بين ابعاد مقياس طرحواره جنسي با متغيرهاي زمينهاي مورد بررسي قرار گرفت. سرانجام براي بررسي پايايي مقياس، از روشهاي همساني دروني (آلفاي كرونباخ) و بازآزمايي34 استفاده گرديد.
سوال اول: آيا مقياس طرحواره جنسي زنان از روايي مطلوب برخوردار است؟
بدین منظور ابتدا ساختار عاملي مقياس طرحواره جنسي زنان، با استفاده از تحليل عاملي اكتشافي مورد بررسي قرار گرفت. اين بررسي كه به روش مؤلفههاي اصلي و با چرخش واريماكس انجام گرديد، حاكي از آن بود كه يك ساختار چهار عاملي روش مناسبي براي توصيف گويههاي مقياس است. اين چهار عامل برروي هم 52/45 درصد از واريانس مقياس را تبيين ميكردند. شكل1، نمودار اسكري تحليل عاملي مقياس طرحوارهي جنسي زنان را نشان ميدهد.
شكل 1: نمودار اسكري مقياس طرحواره جنسي زنان
بر اساس محتواي گويهها، چهار عامل گشوده فكر – صريح، پرشور – عاشقانه و خجالتی – محتاط و یک عامل بیشتر بدست آمد که جذاب ناميده شد. گفتني است در مجموع 5 گويه (24، 31، 38، 41 و 45) به دليل بار عاملي نامناسب از مقياس حذف شدند. ملاك حذف گويهها، بار عاملي كمتر از 4/0 و يا وجود بار عاملي بالاي 3/0 بر روي بيش از يك عامل بود. جدول 2 نتايج تحليل عاملي اكتشافي مقياس طرحواره جنسي زنان را نشان ميدهد.
جدول2: نتايج تحليل عاملي اكتشافي مقياس طرحوارهي جنسي زنان
1-گشوده فكر - صريح | 2- پرشور- عاشقانه | 3-جذاب | 3-خجالتی- محتاط | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
گويه | بار عاملي | گويه | بار عاملي | گويه | بار عاملي | گويه | بار عاملي | |||
2- جسور | 59/0 | 5- با محبت | 56/0 | 11-تحريك كننده | 68/0 | 3-محتاط | 71/0 | |||
6- روشن فكر | 60/0 | 25- خودماني | 55/0 | 20-تحريك پذير | 62/0 | 8-كم رو | 55/0 | |||
9- رك | 65/0 | 35- عاشقانه | 64/0 | 39-پر شور | 67/0 | 28- محافظه كار | 77/0 | |||
13- با تجربه | 44/0 | 37- همدل | 63/0 | 48-افشاگر | 56/0 |
|
| |||
16- صريح | 64/0 | 44- گرم | 60/0 |
|
|
|
| |||
18- گشوده فكر | 59/0 | 50- حسي | 65/0 |
|
|
|
| |||
22- خودآگاه | 45/0 |
|
|
|
|
|
| |||
32- رو راست | 49/0 |
|
|
|
|
|
| |||
ارزش ويژه | 93/2 |
| 88/0 |
| 03/2 |
| 72/1 | |||
درصد كل واريانس | 96/13 |
| 67/13 |
| 65/9 |
| 21/8 |
گفتني است مقدار آزمون كايزر-ماير- اولكين براي بررسي كفايت نمونهگيري محتوايي برابر با 77/0 و مقدار آزمون كرويت بارتلت (95/1636= ᵡ2) براي معنيداري ماتريس همبستگي بين گويهها، در سطح 0001/0 معنيدار بود.
با توجه به اينكه الگوي حاصل از تحليل عاملي، با الگوي اصلي معرفي شده در پرسشنامه طرحواره جنسي زنان (اندرسون و سيرانوسكي، 1994) متفاوت بود، به تحليل عاملي تأييدي مقياس اقدام گرديد. هدف از تحليلهاي انجام شده اين بود كه معلوم شود كدام يك از الگوهاي موجود (الگوي اصلي و الگوي حاصل از تحليل عاملي) با دادههاي حاصل از نمونه ايراني مطابقت بيشتري دارد. بدين منظور ابتدا الگوي پيشنهادي اندرسون و سيرانوسكي (1994) از طريق تحليل عاملي تأييدي بررسي شد. سپس الگوي حاصل از تحليل عاملي اكتشافي از طريق تحليل عاملي تأييدي بررسي شد و ميزان برازش هريك از الگوها با يكديگر مقايسه گرديد. سرانجام با اعمال برخي اصلاحات سعي گرديد ميزان برازش الگوي جديد، بهبود يافته و به شاخصهاي مورد قبول، نزديك شود. جدول 6 شاخصهاي برازش الگوي اصلي (بدون اصلاح)، الگوي جديد (بدون اصلاح) و الگوي جديد (با اصلاح) را نشان ميدهد.
جدول3: شاخصهاي برازش مربوط به تحليل عاملي تأييدي مقياس طرحوارهي جنسي زنان
الگو | X2 | df | X2/df | RMSEA | GFI | AGFI |
الگوي اصلي (بدون اصلاح) | 37/1692 | 296 | 72/5 | 11/0 | 73/0 | 68/0 |
الگوي جديد (بدون اصلاح) | 7/773 | 183 | 23/4 | 1/0 | 83/0 | 78/0 |
الگوي جديد (با اصلاح) | 74/377 | 168 | 24/2 | 06/0 | 91/0 | 87/0 |
همانگونه كه در جدول فوق ملاحظه ميگردد، حاصل تقسيم كايدو بر درجهي آزادي و ساير شاخصهاي برازش، در الگوي جديد بدون انجام هيچگونه اصلاحي، در مقايسه با الگوي اصلي مقياس بهبود يافتهاند. با انجام برخي اصلاحات (آزاد كردن مسير بعد گشوده فكر- صريح و گويه 5، بعد پرشور– عاشقانه و گويه 48 و بعد جذاب و گويههاي 18 و 35 و آزاد كردن برخي مسيرهاي بين گويهها) برازش الگوي جديد، به ميزان قابل قبول رسيد (حاصل تقسيم كايدو بر درجهي آزادي نزديك به 2؛ RMSEA زير 1/0 و GFI بالاي 9/0). بنابراين تحليلهاي انجام شده نشان داد كه الگوي به دست آمده از تحليل عاملي اكتشافي (به ويژه پس از انجام اقدامات اصلاحي) در مقايسه با الگوي پيشنهاد شده توسط نسخه اصلي مقياس، در نمونه مورد بررسي، از برازش بيشتري برخوردار است. شكل 2 نمودار تحليل عاملي تأييدي الگوي اصلاح شده براي مقياس طرحواره جنسي زنان را نشان ميدهد.
شكل2: نمودار تحليل عاملي تأييدي الگوي اصلاح شده براي مقياس طرحواره جنسي زنان
روايي افتراقي مقياس طرحواره جنسي زنان
در ادامه به منظور بررسي روايي افتراقي (همگرا و واگرا) مقياس طرحواره جنسي زنان، ضريب همبستگي پيرسون بين ابعاد حاصل از تحليل عاملي و نمرات حاصل از پرسشنامه نقشهاي جنسيتي بم (1974) محاسبه گرديد. جدول 7 ماتريس همبستگي متغيرهاي ذكر شده را نشان ميدهد.
جدول4: ضريب همبستگي پيرسون بين ابعاد مقياس زنان و پرسشنامهي نقشهاي جنسيتي بم
متغيرها | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 |
1-گشوده فكر – صريح | 1 |
|
|
|
|
|
2-پرشور– عاشقانه | **47/0 | 1 |
|
|
|
|
3- جذاب | 06/0 | 09/0 | 1 |
|
|
|
4- خجالتی- محتاط | 05/0 | *11/0 | 02/0 | 1 |
|
|
5-مردانگي | **50/0 | **33/0 | **38/0 | *19/0- | 1 |
|
6-زنانگي | **29/0 | **50/0 | *17/0 | **27/0 | **39/0 | 1 |
** P < 0 /01 * P < 0 /05
همانگونه كه در جدول 4 مشاهده ميگردد، بعد گشوده فكر– صريح با مردانگي و زنانگي رابطه مثبت و معنيداري دارد و رابطه آن با مردانگي قويتر است. بعد پرشور– عاشقانه نيز با مردانگي و زنانگي رابطه مثبت و معنيداري دارد و رابطه آن با زنانگي قويتر است. بعد جذاب نيز با هر دو بعد زنانگي و مردانگي رابطه مثبت و معنيداري دارد و رابطه آن با مردانگي قويتر است. بعد خوددار-محتاط با مردانگي رابطه منفي و با زنانگي رابطه مثبت و معنيداري دارد. علاوه براين رابطه برخي متغيرهاي زمينهاي نظير سن، مدت زمان ازدواج، تعداد فرزندان و ميزان تحصيلات با ابعاد مقياس طرحواره جنسي زنان مورد بررسي قرار گرفت. جدول 8 ماتريس همبستگي متغيرهاي ذكر شده را نشان ميدهد.
جدول5: ضريب همبستگي پيرسون بين متغيرهاي زمينهاي و ابعاد مقياس زنان
متغيرها | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
1-سن | 1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
2-ميزان تحصيلات | **14/0 | 1 |
|
|
|
|
|
|
|
3-مدت زمان ازدواج | **74/0 | 09/0- | 1 |
|
|
|
|
|
|
4-ميزان درآمد | **25/0 | **30/0 | **18/0 | 1 |
|
|
|
|
|
5-تعداد فرزندان | **59/0 | 06/0- | **65/0 | 07/0 | 1 |
|
|
|
|
6-گشوده فكر – صريح | 01/0- | 08/0 | 01/0 | 09/0 | 04/0- | 1 |
|
|
|
7-پرشور – عاشقانه | 00/0 | 00/0 | 05/0- | 002/0 | 14/0 | **47/0 | 1 |
|
|
8-جذاب | **15/0- | 03/0 | **22/0- | 04/0- | **26/0- | 06/0 | 09/0 | 1 |
|
9-خجالتی – محتاط | 01/0- | 05/0- | 01/0 | 08/0- | 02/0- | 05/0 | *11/0 | 02/0 | 1 |
** P < 0 /01 * P < 0 /05
همانگونه كه در جدول 5 مشاهده ميگردد، سن، مدت زمان ازدواج و تعداد فرزندان با بعد جذاب رابطهي منفي معنيداري داشت. به عبارت ديگر افزايش در متغيرهاي ذكر شده، با كاهش در نمرات بعد جذاب همراه بود.
سوال دوم: آيا مقياس طرحواره جنسي زنان از پايايي مطلوب برخوردار است؟
بهمنظور بررسي پايايي مقياس طرحواره جنسي زنان، از روشهاي همساني دروني و بازآزمايي استفاده شد. براي بررسي ميزان همساني دروني مقياس، از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد. نتايج اين تحليلها مطابق با جدول 6 حاكي از آن بود كه ابعاد گشوده فكر – صريح و پرشور – عاشقانه از پايايي قابل قبولي برخوردارند. ابعاد جذاب و خود دار – محافظهكار نيز به رغم تعداد كم گويهها، از پايايي متوسطي برخوردار بودند.
جدول6: ضرائب آلفاي كرونباخ براي ابعاد مقياس طرحوارهي جنسي زنان
ابعاد مقياس طرحوارهي جنسي | ضريب آلفا | تعداد سؤالات | تعداد آزمودنيها |
گشوده فكر– صريح | 73/0 | 8 | 360 |
پرشور– عاشقانه | 73/0 | 6 | 360 |
جذاب | 56/0 | 4 | 360 |
خجالتی– محتاط | 52/0 | 3 | 359 |
براي محاسبه پايايي به روش بازآزمايي نيز نتايج دو بار اجراي مقياس بر روي نمونهاي 133 نفره و با فاصله زماني يك هفته، با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون مورد بررسي قرار گرفت. جدول 7 ضريب همبستگي پيرسون بين دوبار اجراي مقياس را براي ابعاد حاصل از تحليل عاملي نشان ميدهد. نتايج اين تحليلها حاكي از آن بود كه ابعاد مقياس طرحواره جنسي، از پايايي بازآزمايي قابل قبولي برخوردارند.
جدول7: ضرائب پايايي به روش بازآزمايي براي ابعاد مقياس طرحوارهي جنسي زنان
| R | N | P |
گشوده فكر – صريح | 91/0 | 133 | 0001/0 |
پرشور– عاشقانه | 72/0 | 133 | 0001/0 |
جذاب | 81/0 | 133 | 0001/0 |
خجالتی– محتاط | 76/0 | 133 | 0001/0 |
پس از وارسي روايي و پايايي، شاخصهاي آمار توصيفي (ميانگين، انحراف استاندارد، حداقل و حداكثر) براي ابعاد مقياس طرحواره جنسي زنان محاسبه گرديد. از آنجا كه تعداد گويههاي ابعاد با يكديگر متفاوت بودند، ابتدا نمره هر بعد بر تعداد گويههاي آن بعد تقسيم شد تا ميانگين ابعاد با يكديگر قابل مقايسه شوند. جدول 8 شاخصهاي آمار توصيفي براي ابعاد مقياس طرحواره جنسي زنان را نشان ميدهد. همانگونه كه در جدول مشاهده ميشود، پاسخگويان، بيشترين ميانگين را به ترتيب در ابعاد پرشور–عاشقانه، گشوده فكر–صريح، خوددار–محتاط و جذاب كسب كردهاند.
جدول8: شاخصهاي آمار توصيفي براي ابعاد مقياس طرحوارهي جنسي زنان
متغير | x̅ | SD | N of items | Min | Max |
---|---|---|---|---|---|
گشوده فكر- صريح | 02/4 | 80/0 | 8 | 25/1 | 6 |
پرشور– عاشقانه | 52/4 | 95/0 | 6 | 1 | 6 |
جذاب | 74/2 | 16/1 | 4 | 0 | 75/5 |
خجالتی– محتاط | 37/3 | 07/1 | 3 | 33/0 | 6 |
بحث و نتیجهگیری
هدف اين پژوهش بررسی کفایت روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامة طرحواره جنسی زنان در جامعه ايراني (شهر شیراز) بوده است. براي رسيدن به هدف مزبور دو سؤال بهترتيب زير مطرح شدهاست که عبارتند از: 1- آیا مقیاس طرحواره جنسی زنان از روایی مطلوب در جامعه شیراز برخوردار است؟ 2- آیا مقیاس طرحواره جنسی زنان از پایایی مطلوب در جامعه شیراز برخوردار است؟ اندرسن و سیرانوفسکی (1999) از مقیاس موردنظر سه عامل پرشور-عاشقانه، صریح-راحت و خجالتی-محتاط استخراج کردند. اما ساختار عاملي مقياس طرحوارهي جنسي زنان، با استفاده از تحليل عاملي اكتشافي حاكي از آن بود كه يك ساختار چهار عاملي روش مناسبي براي توصيف گويههاي مقياس است. اين چهار عامل برروي هم 52/45 درصد از واريانس مقياس را تبيين ميكردند. براساس محتواي گويهها، اين چهار عامل به ترتيب گشوده فكر – صريح، پرشور – عاشقانه، جذاب و خود دار – محافظهكار ناميده شدند. گفتني است در مجموع پنج گويه به دليل بار عاملي نامناسب از مقياس حذف شدند. همچنین بررسیها نشان میدهد که نسخه فارسی مقیاس طرحواره جنسی زنان از پایایی قابل قبولی برخوردار است.
در مجموع در تبیین این یافتهها، میتوان گفت وجود تفاوتهاي فرهنگي بين جوامع كه سبب مي گردد افراد نشانهها و منابع طرحواره جنسی را بهطرز یکسانی درک ننمایند، بخش زیادی از مسایل جنسی مربوط به کارکردهای فیزیولوژیک میباشد و این کارکردها بین همه انسانها مشترک است، اما فرهنگ جامعه و بافت آن سبب تغییر دیدگاهها و نوع کارکردها میشود. بنابراين، در عمل تفكيك سؤالات به سه عامل جذاب و رمانتیک، صریح-راحت و خجالتی-محتاط در جامعه ایران امکانپذیر نیست و بهطور قطع نمیتوان درباره قطعی بودن عاملها در نمونه ایرانی و شهر شیراز اعلام نظر نمود و نیازمند تحقیقات بیشتری میباشد. باتوجه به اینکه زنان در جامعه ایران در زمینه مسایل جنسی با محدودیتهای بیشتری مواجه هستند و این مسأله میتواند بر شکل طرحواره آنان تأثیرگذار باشد، بنابراین منطقی است که بین نتایج همسویی وجود نداشته باشد.
در ایران نیز با توجه به ابعاد فرهنگی موجود، مسائل جنسی ازجمله امور کاملاً تابو در جامعه است. اما شاید بتوان گفت که علت بالا بودن پایایی نسخه فارسی مقیاس طرحواره جنسی زنان میتواند این باشد که ابزارها بر روی افراد متأهل اجرا شده و در واقع نوع پرسشها با اهداف و شرایط ارزشی جامعه متأهلین هماهنگ میباشد. در ایران مسائل جنسی در چارچوبهای رسمی مطرح و هدفمند به آن نگریسته شود و نهادهای مختلف اجتماعی و مذهبی مانند بهزیستی در جامعه، نواقص موجود از طرف خانوادهها را جبران مینماید. همچنین بهدلیل دقت و نظارت خانوادههای ایرانی در تربیت فرزند در زمینه مسائل جنسی در خور شأن خانواده خود جهت تعاملات اجتماعی، انتخاب دوست سالم، و سعی در کاهش رفتارهای پرخطر جنسی فرزندان خود مینمایند، بنابراین در نتیجه روشهای تربیت جنسی سالم و اصولی، صلاحیتهای فردی مانند خودپنداره مثبت، خودکارآمدی، و دیدگاه مثبت و منفی نسبت به مسائل جنسی در افراد شکل میگیرد و باعث میشود که در زمان ازدواج، مقابله وسازگاری مناسبی داشته باشند. بنابراین نتایج این پژوهش، هرچند عوامل استخراج شده از مقیاس طرحواره جنسی زنان با شرایط فرهنگی ایران کاملاً منطبق نیست، اما میتوان گفت بهدلیل همخوانی شکل آیتمهای پرسشنامه نسخه فارسی مقیاس از پایایی مطلوبی برخوردار میباشد.
از محدودیتهای این پژوهش این است که تنها بر روی جامعه متأهلین دارای فرزند انجام گرفته است، بنابراین در تعمیم آن به سایر گروهها احتیاط لازم بایستی صورت گیرد. در مجموع، ضرايب پایایی و روايي مناسب اين پرسشنامه وسهولت اجرا، شرايط استفاده وسيع محققان را از اين ابزار فراهم ميآورد. همچنین با گسترش مطالعات در زمینه مسائل جنسی در ایران، نتایج این پژوهش میتواند در مطالعات بعدی به کمک محققان، مشاوران و درمانگران آمده و زمینه پژوهشهاي متعددي در قلمرو روانشناسي و علوم تربیتی را فراهم آورد. این ابراز با استفاده از نمونه تقریباً قابل قبولی سعی کرد ابزار مهمی را در حوزه طرحواره جنسی مورد مطالعه قراد دهد، اما هنوز مطالعات فراوان دیگری نیاز است تا مسئله طرحواره جنسی به شکل گسترده تری مورد پژوهش و واکاوی قرار گیرد.
References
1. Ali Akbari Dehkordi, M., Mohteshmi, T., and Hassanzadeh, P. (2011). Examining the psychometric properties of the short-form BAM sex role scale with emphasis on factor analysis in the Iranian population. Social Cognition, 1, 58-44. (in Persian).
2. Andersen, B. L., & Cyranowski, J. M. (1994). Women’s sexual self-schema. Journal of Personality and Social Psychology, 67, 1079–1100.
3. Andersen, B. L., & Cyranowski, J. M. (1995). Women’s sexuality: Behaviours, responses, and individual differences. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 63, 891–906.
4. Andersen, B. L., & Cyranowski, J. M. (1998). Schemas, sexuality and romantic attachment. Journal of Personality and Social Psychology, 74, 1364–1379.
5. Barner, J. M. (2003). Sexual fantasies, attitudes, and beliefs: the roll of self-report sexual aggression for males and females, the Ohio State University.
6. Bem, S. L. (1981). Bem sex role inventory professional manual. Palo Alto, CA: Consulting Psychologists Press.
7. Bem, S.L. (1974). The lenses of gender .New Haven, CT: Yale University Press.
8. Bergen, D. J. (2009). Enhancing experiential education through peer-based 360-degree feedback. Presented at the Lilly Conference on College and University Teaching, Greensboro, NC.
9. Blain, L.M., Galovski, T. E &Peterson, Z.D. (2011). Female sexual self-schema after interpersonaltrauma: Relationship to psychiatric and cognitive functioning in a clinical treatment-seeking sample, J Trauma Stress, 24(2), 222–22.
10. Cash, T. F., Jakatdar, T. A., & Williams, E. F. (2004). The Body Image Quality of Life Inventory: Further validation with college men and women. Body Image: An International Journal of Research, 1, 279–287.
11. Cash, T. F., Maikkula, C. L., & Yamamiya, Y. (2004). Baring the body in the bedroom: Body image, sexual self-schemas, and sexual functioning among college women and men. Electronic Journal of Human Sexuality, 7. Retrieved April 21, 2008, from http://www.ejhs.org/volume7/bodyimage.html.
12. Crawford, M., Unger, R., (2004). Women and gender. New York: McGraw-Hill Companies.
13. Donaghue, N. (2009). Body satisfaction, sexual self-schemas and subjective well-being in women. Body Image, 6, 37-42.
14. Hill, D. B. (2007). Differences and similarities in men's and women's sexual self-schemas. Journal of Sex Research, 44(2), 135-144.
15. Khamseh, A. (2005). Psychology of women. Tehran: Arjmand Publications. (in Persian).
16. Khamseh, A. (2006). Investigating the relationship between sexual behavior and gender role schemas in two groups of married students: comparing the sexual behavior of women and men in the family. Family Studies, 8, 339-327. (in Persian).
17. Mojtabaei, M., Saberi, H., and Alizadeh, A. (2013). Sexual-self schemas in Iranian women. Applied Psychology, 3, 23-31.
18. Nowosielski, K., Jankowski, K. S., Kowalczyk, R., Kurpisz, J., Normantowicz-Zakrzewska, M., & Krasowska, A. (2018). Sexual Self-Schema Scale for Women—Validation and Psychometric Properties of the Polish Version. Sexual medicine, 6(2), 131-142.
19. Pasterski, V. L., Geffner, M. E., Brain, C., Hindmarsh, P., & Brook, C. (2005). Prenatal hormones and postnatal socialization by parents as determinants of male-typical toy play in girls with congenital adrenal hyperplasia. Child Development, 76, 264–278.
20. Rammsayer, T. H., & Troche, S. J. (2007). Sexual dimorphism in second-to-fourth digit ratio and its relation to gender-role orientation in males and females. Personality & Individual Diffrences, 42, 911-920.
21. Servin, A., Nordenstro¨m, A., Larsson, A., & Bohlin, G. (2003). Prenatal androgens and gender-typed behavior: a study of girls with mild and severe forms of congenital adrenal hyperplasia. Developmental Psychology, 39, 440–450.
22. Smith, J. D., Welsh, D. P., Fite, P. J. (2010). Adolescents’ relational schemas and their subjective understanding of romantic relationship interactions. Journal of Adolescence, 33, 147-157.
23. Woodhill, B.M., & Samuels, C.A. (2004). Desirable and undesirable androgyny: A prescription for the twenty- first century. Journal of Gender Studies, 13(1), 15-28.
24. Wyllie, J., Carlson, J., & Rosenberger III, P. J. (2015). Does sexual-stimuli intensity and sexual self-schema influence female consumers' reactions toward sexualised advertising? An Australian perspective. Australasian Marketing Journal (AMJ), 23(3), 188-195.
25. Yorburg, Betty (2001). Family Realities, Agloba view format, prentice hall, first edition.
26. Yousefi, I. (2005). Examining the prevalence of spousal abuse and factors affecting it in Islamabad Zanjan region. Scientific Research Journal of Zanjan University of Medical Sciences. 13(5), 36-43. (in Persian).
Psychometric Adequacy of Persian Version of Women Sexual Schema
Jaleh Refahi 1, Nasir Dastan * 2, Maryam Behnam 3
1- Consulting group. Marvdasht unit. Islamic Azad university. Marvdasht, Iran
zhalehrefahi210@gmail.com
2- Faculty member of the Department of Psychology, Fatemiyeh Higher Education Institute, Shiraz.
Nasir.dasatan88@gmail.com
3- Master of Family Counseling
Maryam.behnam@yahoo.com
Abstract
Introduction: The sexual schema is a part of self that is believed to be crucial for intrapersonal and interpersonal sexual relationships. This study aims to examine the validity of the Persian version of the women sexual schema questionnaire in Iranian society.
Method: The sample is consisting of 360 married women chosen by multi-stage cluster sampling from Shiraz. The extracted factors from this scale in this study were not the same as those found in the original form of the female sexual schema scale. The scale of women's sexual schema in Iranian society consisted of four factors, namely: open-minded-direct, passionate-romantic, attractive, and embarrassed-conservative.
Results: The results of the women's scale validity were reported through the correlation coefficients of the subscales with the desired total score. Moreover, examines show that the Persian versions of women sexual schema's scales have acceptable reliability.
Conclusion: The clinical psychologists and family counselors can use and benefit from this scale to identify the women's sexual schema for searching and treatment activities in clinical and counseling settings.
Keywords: psychometric, sexual schema, women, exploratory factor analysis
[1] .Bergen
[2] .Woodhill
[3] .Samuels
[4] .Yorburg
[5] .Crawford
[6] .Unger
[7] .Bem
[8] - sexuality schema
[9] .Barner
[10] .Andersen
[11] .Cyranowski
[12] .Donaghue
[13] .Cash
[14] .Smith
[15] - Westheimer
[16] .Blain
[17] . passionate-romantic
[18] . open-direct
[19] .embarrassed-conservative
[20] Hill
[21] . Nowosielski
[22] Wyllie
[23] Carlson
[24] Rosenberger
[25] .correlation
[26] .variance-covariance matrix
[27] .factor analysis
[28] .principle component analysis
[29] . women 's sexual self- schema
[30] . Passionate-Romantic
[31] . Open-Direct
[32] . Embarrassed-Conservation
[33] . bold
[34] -test re test